اجازه دهید او رهبر باشد: تا آنجا که می توانید اجازه دهید فرزندتان خودش برای مقابله با ترس هایش راه حل پیدا کند. بعد از همه ی این ها، او تمایل بیشتری دارد که استراتژی هایی که خودش به آن ها قبلاً فکر کرده را حداقل برای یک بار هم که شده امتحان کند. به جای پرسیدن سوالات باز در مورد چگونگی حل و فصل مشکلاتش، چند نمونه راه حل پیشنها دهید و از او بپرسید که کدام یک از آن راه ها نتیجه ی بهتری به او خواهد داد. (برای ترس های خاص و راه حل های ممکن، موارد زیر را دنبال کنید.)
شایع ترین ترس ها از مدرسه و راه کارهای مقابله با آن.
اگر گم بشم چی؟: رفتن به یک مدرسه ی جدید ترسناک است و تغییر کلاس دادن از یک کلاس به کلاس دیگر می تواند برای کودکان در این سن ترسناک باشد. بعضی اوقات بنا به دلایل نا معلومی ممکن است این جملات را از فرزند خود شنیده باشید، یکی از والدینی که دخترش به تازگی قرار است به کلاس دوم برود می گوید: ( دخترم مرتب می گوید که می ترسد گم بشود) (من نمی توانستم بفهمم که چرا او ناراحت بود، زیرا او در دو سال گذشته در این مدرسه بوده است. او در نهایت به من گفت او می ترسد که اتاق جدیدش خیلی دور از سرویس بهداشتی باشد و ممکن است نتواند خودش را به موقع به آنجا برساند!)
از دیگر نگرانی های بعضی از کودکان در این سن این است که از زمین بازی مهدکودک به حیاط مدرسه برای بازی نقل مکان کنند. یا این واقعیت که کلاس جدید آنها در قسمت دیگری از ساختمان قرار دارد. خوشبختانه، نگرانی های مربوط به جنبه های فیزیکی مدرسه نسبتا آسان درمان می شوند. قبل از شروع مدرسه، کودک خود را چندین بار به مدرسه ببرید تا در حیاط بازی کند یا دوچرخه سواری کند، بنابراین با محیط آشنا می شود و در آن احساس اعتماد به نفس و مسئولیت می کند. قبل از آن که مدارس شروع شوند، برای ورود پیش دبستانی ها، همیشه یک مراسم آشنایی تقریبی وجود دارد. از این زمان کاملاً استفاده کنید. فرزندتان را به معلمش معرفی کنید و کلاسش را به او نشان دهید. کمد یا محل کوچکی که می تواند وسایلش را در آن نگهداری کند به او نشان دهید و به او اجازه دهید تا هر زمان که دلش می خواهد با وسایل جدید وسوسه انگیزش بازی کند. به این ترتیب، در اولین روز مدرسه می توانید بگویید: (هی، حالا می توانی برگردی و کتابی را که در مرکز کتاب خواندن به دنبالش بودی ، کامل بخوانی!)
این مقاله ادامه دارد...
ترجمه شده توسط کودک دانا